مطابق گزارشی از وبسایت اکونومیست، امروزه بنگاههای اقتصادی موفقی مثل گوگل، آمازون و فیسبوک بر مبنای داده کار می کنند در واقع داده، هسته اصلی کسب و کار آنها را تشکیل میدهد. این شرکتها با ذخیره حجم بسیار زیادی از دادهها، به کارگیری آنها و پیادهسازی تکنیکهای مختلف داده کاوی، یادگیری ماشینی و … به بهترین راهکارهای بازاریابی دست پیدا میکنند و بازار خود را به بهترین شکل تجزیه و تحلیل میکنند. درنتیحه در بازار کسب و کار رقابتی امروز پیروز میشوند.
هیچ کدام از ما نمیتوانیم زندگی امروز خود را بدون جستوجو گوگل، بدون استفاده از فروشگاههای آنلاین و بدون استفاده از شبکههای اجتماعی مثل اینستاگرام تصور کنیم. نکته جالب این است که با وجود گستردگی خدمات و اهمیت این شرکتها در زندگی روزمره ما، اکثر خدمات این شرکتها رایگان است و به زور پولی را از کاربران دریافت نمیکنند. پس هزینه این خدمات چگونه پرداخت میشود؟ جالب است بدانیم که هر کدام از کاربران این وبسایتها، با تولید دادههای بیشتر و در اختیار گذاشتن دادهها، هزینه خدمات این شرکتها را پرداخت میکنند. از طرفی عمده درآمد این شرکتها از راه تبلیغات اینترنتی میباشد.
یکی از مسائل نگران کننده در شرکتهای اینترنتی، نحوه کنترل و مدیریت داده است. چون داده – Data،منبع قدرت رقبا است. بنابراین در عصر داده ها و اطلاعات، روشهای سنتی مقابله با رقبا دیگر کارایی ندارد. از این رو اقتصاد داده، راهکاری جدید برای مقابله با رقبا میباشد. اقتصاد داده یکی از مفاهیم نوظهور است که با توجه به داده محور شدن کسب و کارها به وجود آمده است.
هرچه دادهها بیشتر، کسب و کار با کیفیتتر!
گوشیهای هوشمند باعث به وجود آمدن حجم انبوه و ارزشمندی از دادهها شدهاند. در همه کارهایی که انجام میدهیم، ردپایی از دیجیتال وجود دارد، چه هنگام تماشای تلویزیون، چه هنگام دویدن و یا حتی گیر کردن در ترافیک! از ساعتهای هوشمند گرفته تا ماشینها، همه و همه به اینترنت متصل هستند که این خود موجب افزایش حجم دادهها شده است: جالب است بدانید ماشینهای خودران در هر ثانیه ۱۰۰ گیگابایت داده تولید خواهند کرد.گفتنی است که تکنیکهای هوش مصنوعی مانند یادگیری ماشینی- Machine Learning، ارزش زیادی را از دادهها استخراج میکند. الگوریتمهای یادگیری ماشینی (Machine Learning Algorithms ) تشخیص میدهند که مشتری چه زمانی قصد خرید دارد، موتور جت چه زمانی نیاز به سرویس دارد و یک شخص چه زمانی در معرض ابتلا به بیماری است.
با توجه به انبوه دادهها ماهیت رقابت بین سازمانها تغییر کرده است. شبکهها و اثرات آنها برای سازمانها فرصت پیشرفت بسیاری را فراهم کرده است. مثلا هر چه تعداد کاربرانی که در فیسبوک ثبت نام میکنند بیشتر باشد، محبوبیت این شبکه برای سایرین بیشتر خواهد شد.
طیق مطالب گفته شده، سازمانها با جمع آوری دادههای بیشتر، شانس خود را برای موفقیت و رشد در بازار افزایش میدهند بنابراین هر چه سازمان غنی از داده باشد، کیفیت محصولات و خدمات آن افزایش خواهد یافت و کاربران بیشتری از خدمات سازمان استفاده میکنند پس مجددا دادههای بیشتری جمعآوری میشود و این حلقه دائما در حال تکرار شدن خواهد بود. هرچه کمپانی تسلا دادههای بیشتری از خودروهای خودران خود جمعآوری کند، وضعیت حرکت و رانندگی این خودروها بهتر خواهد شد. این مسئله موجب فروش ۲۵۰۰۰ ماشین در فصل اول سال شد. پس دادهها نقطه قوت شرکتها هستند! هر چه داده بیشتر، محصولات و خدمات با کیفیتتر!
دسترسی داده ( Data Access) یکی دیگر از موارد مهم در حوزه رقابتی به شمار میآید. سیستمهای بزرگی مثل گوگل و فیسبوک، ناظر بر کل اقتصاد در حوزه خود هستند. مثلا گوگل میداند شما چه عباراتی را جست وجو میکنید، فیسبوک میداند شما چه چیزهایی را به اشتراک میگذارید و آمازون آمار همهی خریدهای شما را دار. هر کدام از این شرکتها امکانات خاصی را در اختیار استارت آپها میگذارند و از طرفی کاملا ناظر بر بازار خود هستند و میتوانند ببینند که یک محصول یا خدمت جدید چه وقت قدرتمند میشود. بنابراین این امکان را دارند که پیش از آنکه استارت آپ به تهدیدی تبدیل شود، آن را کپی کنند و یا آن استارت آپ را خریداری کنند. همانطور که میدانید فیسبوک، واتساپ را با رقمی بسیار بالا خریداری کرد این در حالی است که واتساپ، پیامرسانی با کمتر از ۶۰ کارمند است. هدف این خرید حذف رقیب (واتساپ) بود. دادهها برگ برنده دنیای رقابتی امروز هستند و زنگهای خطر را به صدا در میآورند. رقم خرید نیز بیانگیر میزان جدی بودن آن خطر است.
نظرات کاربران